تصویر هدر بخش پست‌ها

🖤🐈‍⬛وب مریکت🐈‍⬛🖤

ب وبلاگ مرینت خوش اومدید ، فن آرت درخواستی هرچی داشتید بیاید گفتمان 💖🤍

(p2)💖My New Love💖

(p2)💖My New Love💖

| 😈🖤نقشه برای قتل جرمی و توماس🖤😈

سلام برو ادامه 😉

مربنت از پله ها رفت بالا ولی آدرین رو ندید ( یعنی چی ندید کور بود 😂 ) بریم سر اصل مطلب )

و خورد به آدرین و وسایلشون از تو کیفاشون ریخت سریع وسایل رو جمع کردن و بهم دیگه سلام دادن

 آ : سلام ، مرینت ❤️ ببخشید

 م : س .. (لکنت)س... سلام ..آ ... آدرین 💚🤦‍♀️ ببخشید( خاک تو سرت با این سلام دادنت 🤣🤣🤣 )

رفتن سر کلاس آلیا ونینو نیمکت ۳ نشستن

 مرینت و جولیکا نیمکت ۲

 لوکا و آدرین هم نیمکت ۱

( م : هی راوی من چرا پیشه آدرین نیسم ، من : تو خفه شو 🤫🤣 ) من چرا دوس دارم رمان ننویسم 😁🤣

( خ ، خانم بوستیه )

خانم بوستیه یه تکلیف داد و گفت

 خ : اگه میتونستین انتخاب کنین حیوون باشین چه حیوونی رو انتخاب می کردید صبر کنید گروهی انجام میدید 😊

لیست :

اینم از لیست

 مدرسه که تموم شد قرار شد فردا هر کی بره خونه اون یکی تا تکالیف رو انجام بدن

 از زبون مرینت : ❤️رفتم خونه مامان بالا بود ناهار درست کرده بود بابا هم پایین کروسان درست میکرد 🥐

 ناهار خوردم یه چرت کوتاه زدم

 بعد از چرت :

 پاشدم گلوم درد می کرد فهمیدم سرما خوردم

آماده شدیم و  رفتیم دکتر

  د ، دکتر 

د :  ۱ روز بمونی حالت خوب میشه

 بریم پیشه مرینت :

منم بخاطره آدرین ۱ روز موندم

 روز بعد :

 پاشدم ساعت ۶ بود کارای ترخیص رو انجام دادم و رفتم خونه لباس هامو عوض کردم و وسایلم رو جمع کردم رفتم پیشه مامان گفتم جولیکا کجاس گفت اون رفت گفتم چقد زود !! 

صبحونه خوردم و رفتم مدرسه وقتی رفتم 😳

عه تمومید........

 برای این پارت بسه 😮‍💨پارت بعدم آخر شب میدم 😁بایییی 👋

۱۷۱۵ کاراکتر